- لحم خوار
- گوشت خوار
معنی لحم خوار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حشره پشم خوار چون پت و مانند آن
بسیار خور پر خور، گرسنه
پرخور، بسیار خوار، شکم بنده
موجود وحشی که گوشت انسان را بخورد، مردم خوار، کنایه از ستمکار
آن که لگد خورد کسی که تحمل لگد خوردن کند: درخت تود ازان آمد لگد خوار که دارد بچه خود را نگونسار. (نظامی لغ)
آنکه لوت خورد کسی که طعامهای لذیذ خورد هر که روزی بره ای تنها نخورد در میان لوت خواران مرد نیست. (بسحاق اطعمه لغ)
آنکه سیلی بخورد، توسری خور
آنکه کم غذا بخورد، کم خوراک
آنکه کم خورد کمخور کم خوراک: (جمازه ای راهرو کوه کوهان کمخوار بسیار رو)
آنکه سیلی خورد، زبون توسری خور
آنکه لاشه خورد جیفه خوار، کرکس